شهداي گمنام مادراتون غريبند

ذره ذره بي صدا  ديگه دارن مي ميرند

عمريه چشم انتظاري  بَس سَم ِ دل بي قراري

يه سئوال دارم عزيزم قصد برگشتن نداري

پسرم فدات بشم  فداي استخونات

مي دوني خسته شدم خيلي دل تنگم برات

چشام دوختم به در تا شايداز ره تو بيايي

اين همه چشم انتظاري پسرم بگو كجايي

يه روزي بچه بودي يادم بچه گيات

از تو ذهنم نمي ره شورو شوق بازيات

روز به روزبزرگ شدي رعنا ورشيد شدي

يه روزي رفتي سفر شايد از ما سير شدي

تو گذاشتي مادررو با اين همه خاطره ها

روزي كه پر كشيدي رفتي سوي آسمونا

-

مادرم غصه نخور من الان پيش خدام

از تو جبهه پركشيدم مي دوني كربُبَلام

حرفاي منو بگو به تمام عاشقا

تاكه زير پا نمونه خوناي سرخ شهيدم

حرفاي عزيز من پسر شهيد من

راجع  حجاب بوده بشنو  دختر من

گرچه ما خون داديم وجون داديم از روز نخست

اما كوبنده تر از سرخي خون ، چادر توست

چادر مشكي تو عفت توحجاب توست

باعث شادي من فقط اينه راه درست

دوري از گناه كنيد رهبر ودعا كنيد

برا تعجيل فرج مهدي ( عج ) رو صدا كنيد

تو شلوغي آي شهر با روضه ها صفا كنيد

اللهم عجل لوليك الفرج – خدايا در فرج آقا امام زمان تعجيل بفرما .